قلب، مرکز ایمان است و نور ایمان از این گذرگاه است که به جنبههای پایینتر اثرگذاری میکند.
به گزارش شهدای ایران، صلوات شعبانیه یکی از ادعیه منسوب به حضرت امام زینالعابدین علیبن الحسین علیهما السلام است. آنچه در صلوات شعبانیه آمده، بیشتر تأکید بر جایگاه اهلبیت پیامبر صلّی الله علیه و آله و ائمه علیهم السلام و سر نهادن به طاعت و ولایت ایشان شده است. در فرازی از این دعا میخوانیم «اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اعْمُرْ قَلْبِى بِطاعَتِکَ، وَ لَا تُخْزِنِى بِمَعْصِیَتِکَ، وَارْزُقْنِى مُواساةَ مَنْ قَتَّرْتَ عَلَیْهِ مِنْ رِزْقِکَ؛ بِما وَسَّعْتَ عَلَىَّ مِنْ فَضْلِکَ، وَنَشَرْتَ عَلَىَّ مِنْ عَدْلِکَ، وَأَحْیَیْتَنِى تَحْتَ ظِلِّکَ ...»؛ یعنی اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و دلم را با طاعتت آباد کن و به نافرمانی از خود رسوایم مساز و این امور را روزی من کن: حمایت از آنکه رزقت را بر او تنگ گرفتی؛ به مدد آنچه از احسانت بر من وسعت دادی و از عدلت بر من گستردی و مرا در سایه رحمتت زنده داشتی.
در این فراز، رابطۀ مستقیمی بین طاعت خداوند با آبادانی و عمران قلب وجود دارد؛ به این معنا که هر فرد مؤمنی که خود را در مسیر اطاعت از دستورات الهی در راستای عبودیت او قرار دهد و به واجبات عمل و از محرمات اجتناب کند و با تبعیت از برگزیدگانش، خود را در مسیر جریان ولایت حقۀ الهی قرار دهد، قلب او مستعدّ دریافت انوار ملکوتی و نیز مهیّای رویش نهال ایمان میشود و به این ترتیب به سمت آبادانی سوق مییابد.
قلب، طبق آیات قرآن، مرکز ایمان است و نور ایمان از این گذرگاه است که به جنبههای پایینتر اثرگذاری میکند. از این جهت ایمان، قلب و عمل، زنجیرههایی متصل به هم هستند که از ارتفاعات ملکوت آغاز میشود، به جنبۀ روحی یا قلبی میرسد و پس از آن، به جنبههای دنیایی برای عمل با ارکان میرسد. در این بین، جنبۀ روحی انسان است که مرکز فرماندهی و حرکت انسان را بر عهده دارد؛ از این جهت اعمال هر فرد در گروی قلبیات یا روحیات اوست. بنابراین آبادانی قلب مساوی با آبادانی اعمال است که با طاعت خداوند شکل میگیرد.
در مقابل آن، معصیت الهی است که اثر وضعی آن، خواری در دنیا و آخرت است، لذا در این دعا از خداوند میخواهیم «وَ لَا تُخْزِنِى بِمَعْصِیَتِکَ». خِزى به معنای خوارى است، اصل آن، ذلّتى است که شرمسارى میآورد؛ خداوند در قرآن دربارۀ گروهی از ظالمان میفرماید « ... لَهُمْ فِی الدُّنْیا خِزْیٌ وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظِیمٌ» (بقره114) یعنی براى آنهاست در دنیا خوارى مخصوص و در آخرت عذابى بزرگ. امیر مؤمنان ضمن خطبهای در دعایی فرمود «وَ احْشُرْنَا فِی زُمْرَتِهِ غَیْرَ خَزَایَا وَ لا نَادِمینَ»؛ یعنی خدایا مرا در زمرۀ کسانی که خوار و پشیمان نمیشوند محشور کن.
در این فراز، رابطۀ مستقیمی بین طاعت خداوند با آبادانی و عمران قلب وجود دارد؛ به این معنا که هر فرد مؤمنی که خود را در مسیر اطاعت از دستورات الهی در راستای عبودیت او قرار دهد و به واجبات عمل و از محرمات اجتناب کند و با تبعیت از برگزیدگانش، خود را در مسیر جریان ولایت حقۀ الهی قرار دهد، قلب او مستعدّ دریافت انوار ملکوتی و نیز مهیّای رویش نهال ایمان میشود و به این ترتیب به سمت آبادانی سوق مییابد.
قلب، طبق آیات قرآن، مرکز ایمان است و نور ایمان از این گذرگاه است که به جنبههای پایینتر اثرگذاری میکند. از این جهت ایمان، قلب و عمل، زنجیرههایی متصل به هم هستند که از ارتفاعات ملکوت آغاز میشود، به جنبۀ روحی یا قلبی میرسد و پس از آن، به جنبههای دنیایی برای عمل با ارکان میرسد. در این بین، جنبۀ روحی انسان است که مرکز فرماندهی و حرکت انسان را بر عهده دارد؛ از این جهت اعمال هر فرد در گروی قلبیات یا روحیات اوست. بنابراین آبادانی قلب مساوی با آبادانی اعمال است که با طاعت خداوند شکل میگیرد.
در مقابل آن، معصیت الهی است که اثر وضعی آن، خواری در دنیا و آخرت است، لذا در این دعا از خداوند میخواهیم «وَ لَا تُخْزِنِى بِمَعْصِیَتِکَ». خِزى به معنای خوارى است، اصل آن، ذلّتى است که شرمسارى میآورد؛ خداوند در قرآن دربارۀ گروهی از ظالمان میفرماید « ... لَهُمْ فِی الدُّنْیا خِزْیٌ وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظِیمٌ» (بقره114) یعنی براى آنهاست در دنیا خوارى مخصوص و در آخرت عذابى بزرگ. امیر مؤمنان ضمن خطبهای در دعایی فرمود «وَ احْشُرْنَا فِی زُمْرَتِهِ غَیْرَ خَزَایَا وَ لا نَادِمینَ»؛ یعنی خدایا مرا در زمرۀ کسانی که خوار و پشیمان نمیشوند محشور کن.